اصلا دلم نمیآید از تو ننویسم، از تویی که همهی بود و نبودم از آن توست...
اصلا مگر میشود آدم خالقش را دوست نداشته باشد؟ عاشقش نباشد؟ نخواهد بشناسدش؟ اصلا مگر خدا بودن تو جز دوست داشتنت است؟ جز فدای تو شدن؟ جز برای تو بودن؟...
نوستالژی: خدا و کودک...برچسب : نویسنده : mrhades بازدید : 65
از اینجا، دنیای من رنگیتر میشود...
نوستالژی: خدا و کودک...برچسب : نویسنده : mrhades بازدید : 61
از جایی که راه میفتم، حرم خیلی خوب دیده میشه! دلم حرم خواست! چیزی که چند ماهه براش ممنوع کردم! مگه اینکه برای یکی دیگه برم.
دلم یه بارون شدید میخواد و یه عالمه اشک که برم وسط بارون، جایی که هیچ بشری نباشه، بشینم و تنها باشم، من و آسمونی که عاشق بارونشم.
میشینم فکر میکنم، آخه پسر تو به چه دردی میخوری...هیچی...تو واس چی هستی اصلا...
+ دلم میخواد همه چیز تموم بشه اما خوب
+ تا حالا شده یکیو خیلی دوست داشته باشین؟
نوستالژی: خدا و کودک...برچسب : نویسنده : mrhades بازدید : 65
برچسب : نویسنده : mrhades بازدید : 59
برچسب : نویسنده : mrhades بازدید : 68
برچسب : نویسنده : mrhades بازدید : 67
برچسب : نویسنده : mrhades بازدید : 56